بهبهانما-متن زیر نوشته آقای بهرام پارسا دانشجوی دانشگاه فرهنگیان بهبهان می باشد که به بهبهانما ارسال شده و باز نشر می شود.

با  توجه به اینکه دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی قرار است در 7 اسفند94 و در سالی که به فرموده مقام معظم رهبری به بنام همدلی و هم زبانی مردم و دولت برگزار شود. از روزها قبل شاهد تبلیغاتی نامزدهای محترم در استان بودیم. به نظر نویسنده تلاش تمام کاندیدها باید بر این باشد که با مطرح کردن وعده وعیدهای زیبای تبلیغاتی افکار عمومی مردم  را به سوی خود جلب کرده تا بتوانند با تکیه و پشتیبانی مردم به کرسی بهارستان جلوس کنند.
یکی از دلایلی که میتواند از مهم ترین مانع های انتخابات درست و عقلانی باشد طایفه گرایی و قوم گرایی است. با توجه به بافت سنتی استان خوزستان  وابستگی قومی و قبیله ای و طایفه ای در استان مشهود و اشکار است.
در جوامع امروز احزاب نقش مهمی در پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی  جامعه دارند و این در حالی است که شاید یکی از موانع تشکیل احزاب ، قوم گرایی و طایفه گرایی است که در این روزها پررنگ تر و بزرگتر هم شده است و در استان میشود گفت قوم گرایی جایگزین احزاب شده است.
قوم گرایی و طایفه گرایی فی نفسه بد نیست و علاوه بر پشتیبانی مردمی میتواند باعث وحدت و همدلی و وفاق یک جامعه باشد. اما جنبه های منفی آن زمانی روی میدهد که گرایش به طایفه و قوم افراطی با تکیه بر عصبیت های بدور از عقل و منطق با خودمحوری و خود بینی حاکم میشود .
قوم گرایی در زمان انتخابات به معنای به کار گماردن خویشان و افراد یک قوم وطایفه در راس مناصب و سمت های اجرایی بدون توجه به شایستگی و لیاقت و دانایی و توانایی است. زیرا مردم ما در دورهای گذشته  و حال به وضوح این را دیده اند که در زمان فلان نماینده قوم و بستگان او بدون توجه به اصل شایسته سالاری و لیاقت به پست های کلیدی شهر و استان و حوزه ی انتخابیه منصوب شده اند و به نخبگان دیگر طوایف نیز توجهی نشده است که از این جور مثالها کم نیستند .
از سوی دیگر آن رای دادن به نامزد و کاندیدای بدون در نظر گرفتن توانمندی و شایستگی های لازم و تنها به دلیل وابستگی قومی و قبیله ای از دستاوردهای نگاه قبیله ای است. تا جایی که این پدیده نادرست حتی متاسفانه به افراد تحصیل کرده نیز سرایت کرده و آنها نیز برای رسیدن به پست و منصب عصبیت و قومگرایی را بر عقل و علم و آگاهی خود ترجیح داده و به کاندیدای طایفه ای رای میدهند و سنگ جانبداری او را به سینه میزنند و فاجعه زمانی است که ما این را نهادینه کنیم کما اینکه در بعضی  استان هاکمی هم از نهادینه شدن آنطرف تر رفته است و خیلی از نخبگان را از استان فراری داده است .
و این کار موجب میشود که استان و شهرمان هر روز بر رکودش و عقب ماندگیش افزوده شود .این در حالی است که در بین کاندیدا نخبگانی هستند که کمتر دنبال مسائل قومی و طایفه ای بوده اند و علیرغم شایستگیهای لازم انتخاب درست و منطقی ما نمیباشند .
کما اینکه نمایندگان حال و گذشته ما بعضی از آنها نماینده قوم خود بودند نه نمایندگان مردم .
و اما کلام آخر مردم ما باید بدانند و این حرف را مورد نظر خود قرار دهند با توجه به اوضاع و احوال فعلی و برای خروج از بحران قوم گرایی و طایفه گرایی دیگر وقتی برای آزمودن و خطا نیست و این بار بدون در نظر گرفتن تعلقات قومی و طایفه ای و فقط برای پیشرفت استان و شهرمان بر اساس شایسته سالاری انتخاب خود را انجام دهیم و از گذشته عبرت بگیریم و تحت تاثیر حرفهای بی اساس و وعده های پوچ و توخالی قرار نگیریم  چرا که از این حرفها زیاد بیان شد ولی در عمل هیچ سودی برای دیارمان نداشت و حداقل از گذشته خود عبرت بگیریم و یکبار هم که شده منافع جامعه و منافع استان و حتی منافع ملی را بر منافع قومی و فبیله ای برتری بدهیم تا بلکه بتوانیم با آرا حساب شده ومنطقی خود تغییراتی اساسی در استان بوجود بیاوریم .وبجای فکر کردن به خود به همه فکر کنیم و به جای قوم وقبیله فکر کردن به سربلندی وپیشرفت استان مان فکر کنیم.

بهرام پارسا دانشجوی دانشگاه فرهنگیان بهبهان