بزرگداشت آیت الله العظمی بهبهانی در رامهرمز

به گزارش بهبهان ما به نقل از روابط عمومی اداره فرهنگ وارشاد اسلامی رامهرمز سید علی محمد طباطبایی رییس اداره با اعلام این خبر افزود: روز دوشنبه 24 آذرماه دهمین یادواره آیت ا…العظمی بهبهانی مشهور به آیت ا…رامهرمزی مرجع عالیقدر شیعه با همکاری اداره فرهنگ وارشاد اسلامی ودیگرنهادها وادارات با حضور مسئولین و دیگر اقشار مردم در مسجد امام خمینی (ره ) شهرستان رامهرمز برگزار می شود .

در ادامه زندگی نامه مرحوم آیت الله العظمی بهبهانی را مشاهده می کنید . متن زیر عینا از دانش نامه های انقلاب اسلامی و تاریخ ایران بخش فرهنگنامه روحانیون معاصر امام اقتباس گرفته شده است.

سیدعلی موسوی بهبهانی در ۱۳۰۳ق/ ۱۲۶۵ش در شهرستان بهبهان به دنیا آمد. پدرش آقا سیدمحمد به کشاورزی اشتغال داشت و پدربزرگش آقاسیدعلی، معروف به مقدس، از معاریف شهرستان بهبهان بود. او مقدمات دروس دینی را در بهبهان نزد آیا

ت: آقامیرزا محمدحسن بهبهانی، آقا شیخ عبدالرسول بهبهانی و آقاسیدمحمد ناظم‌الشریعه‌‌ی بهبهانی فراگرفت. در ۱۳۲۲ ق جهت تکمیل تحصیلات دینی به نجف‌اشرف رفت و در حوزه‌ی علمیه‌ی آن شهر به تکمیل تحصیلات دینی خود پرداخت. وی مدت شش سال، در درس آیت‌الله العظمی آخوند خراسانی، (صاحب کفایة الاصول) حاضر شد و هم‌زمان از درس آقاسیدمحمدکاظم یزدی نیز بهره‌مند می‌شد؛ پس از آن، به حوزه‌ی درس آیت‌الله آقاسیدمحسن کوه‌کمری از شاگردان شیخ محمدهادی تهرانی حاضر شد و به درجه‌ی اجتهاد رسید و از محضر اساتید خود اجازه‌ی اجتهاد دریافت کرد(شریف رازی، ۱۴۶ـ ۱۴۷). سپس به زادگاهش بازگشت و به تدریس دروس دینی در بهبهان همت گماشت. اقامت او در زادگاهش یکسال بیشتر طول نکشید؛ لذا مجدداً به عراق رفت. این بار، در عراق دچار بیماری شد و ناگزیر، یک سال بعد، برای دومین‌بار از عتبات عالیات به زادگاهش مراجعت کرد و مدت هفت سال، به تدریس دروس دینی در حوزه‌ی علمیه‌ی بهبهان پرداخت (دوانی، ۱۰۳ـ ۱۰۴). در ۱۳۳۸ ق بنا به دعوت جمعی از شاگردان آیت‌الله سیدمحسن کوه‌کمری از معظم‌له، جهت تدریس در حوزه‌ی علمیه‌ی آیت‌الله محسن کوه‌کمری، قصد عزیمت به نجف اشرف را داشت که به علت انقلابات عراق و اعتصاب و انقلاب سیاسی در نجف اشرف، از عزیمت به عراق خودداری کرد و با دعوت آقاسیدعبدالله طباطبایی، یکی از روحانیون برجسته‌ی شهرستان رامهرمز، به آن شهر عزیمت و در آن شهر سکونت گزید و به این خاطر، گاهی به او لقب رامهرمزی هم می‌دهند (شریف رازی، ۱۴۷). پس از ۲۳ سال تدریس در رامهرمز، به عتبات عالیات رفت و این بار با درخواست آیت‌الله آقاسیدحسین قمی، در حوزه‌ی علمیه‌ی کربلا، به تدریس دروس دینی پرداخت و مدت دو سال به تدریس دروس خارج فقه و اصول مبادرت ورزید(همان) و در آن سال‌ها، کتاب مصباح الهدایه، که توسط آیت‌الله علی دوانی با عنوان فروغ هدایت به فارسی ترجمه شد، را تألیف نمود (دوانی، ۱۰۸). سپس به درخواست گروهی از علما و فضلای حوزه‌ی علمیه‌‌ی نجف اشرف، به آن شهر رفت و به تدریس دروس خارجه فقه و اصول در حوزه‌ی علمیه‌ی آن شهر پرداخت. وی تا ۱۳۶۵ ق، حدوداً بعد از دو سال ـ با درخواست و اصرار اهالی شهرستان رامهرمز، که خواستار مراجعت معظم‌له به آن شهر بودند، به شهرستان رامهرمز بازگشت و به تأسیس حوزه‌ی علمیه در آن شهر مبادرت ورزید و به تدریس دروس عالی سطح در آن حوزه پرداخت. (شریف رازی، ۱۴۸) در بازگشت او به رامهرمز، آیت‌الله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی نقش داشت؛ چراکه زمینه‌ی فعالیت علمی در ایران آن روز]بعد از فرار رضاشاه[ مساعد بود(دوانی، ۱۱۴). در ۱۳۳۵ ش به واسطه‌ی کسالتی که داشت، به تهران رفت و مدت دو ماه در آن شهر تحت درمان قرار گرفت. در مدت حضور در تهران، علما و دانشمندان به محضر او شتافته و از رهنمودهای او بهره‌مند شدند. با توصیه‌ی پزشکان، این‌بار به شهرستان اهواز که امکانات پزشکی ـ دارویی مناسبی داشت، رفت و در آن شهر سکنی گزید(همان، ۱۱۶ـ ۱۱۸). در آن شهر، با تقاضای علمای اهواز، حوزه‌ی درس تشکیل داد و به تدریس دروس خارج فقه و اصول پرداخت. او در مدت حضور در اهواز، به عنوان یکی از مراجع تقلید مطرح شد و وقتی جهت زیارت به قم مشرف شد، آیات عظام: امام خمینی و شریعتمداری، از او دیدن کردند که نشان از جایگاه علمی وی دارد (دوانی، ۱۲۰). امام خمینی که دقت علمی او را می‌دانست، از وی به عنوان «سید العلما» یاد کردند(همان). سپس از طرف مراجع به او پیشنهاد شد تا در قم بماند و به تدریس دروس دینی بپردازد که از طرف آیت‌الله بهبهانی، رد شد(همان). در ۱۳۴۱ ش به خرم‌آباد و بروجرد رفت و با درخواست آیت‌الله روح‌الله کمالوند، به تدریس دروس خارج فقه و اصول در حوزه‌ی علمیه‌ی کمالیه پرداخت(همان، ۱۲۱). وی مبارزات سیاسی خود علیه رژیم پهلوی را با آغاز نهضت اسلامی امام آغاز کرد. در جریان طرح لوایح انجمن (ایالتی ـ ولایتی)، با ارسال تلگرافی به شاه، نگرانی خود را از آن ابراز کرد و خواستار الغای تصویب لوایح یاد شده شد(اسناد انقلاب…، ج ۲، ۲۸). پس از دستگیری امام خمینی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و به تبع آن، قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ با صدور اعلامیه‌ای خطاب به ملت ایران و مردم خوزستان، دستگیری امام خمینی را محکوم کرد(دوانی، ۱۳۶ـ ۱۳۷). وقتی که امام در حبس بود، شایعه‌ی محاکمه‌ی امام قوت گرفت؛ لذا علما و روحانیون در اعتراض به آن، به تهران عزیمت کردند که آیت‌الله بهبهانی نیز در این راستا، از خوزستان به تهران رفت. ولی رژیم به حبس امام ادامه داد؛ حتی به علمای مهاجر اخطار کرد که تهران را ترک کنند. متعاقب آن، وی با انتشار اعلامیه‌ای اقوام رژیم در دستگیری امام، ممانعت از ملاقات علما با امام و نیز تهدید روحانیون را محکوم کرد و دولت را غیرقانونی اعلام نمود (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۲، ۱۰۷ـ ۱۰۸). پس از تبعید امام خمینی به خارج از کشور در ۲۴/۸/۱۳۴۳ با صدور اعلامیه‌ای، تبعید امام را غیرقانونی و شدیداً به آن اعتراض کرد(همان، ۱۲۶ـ ۱۲۷). در ۱۳۴۶ ش در جریان جنگ اعراب و اسرائیل، درخصوص کمک مردم به مسلمانان آسیب دیده‌ی فلسطین و نیز حرمت معامله و مراوده با یهودیان هوادار صهیونیسم اعلامیه‌ای صادر کرد(همان، ۱۵۶ـ ۱۵۷ و نیز علی دوانی، ۱۳۸ـ ۱۳۹). پس از صدور این اعلامیه، ساواک اصفهان، که آیت‌الله بهبهانی، از سال ۱۳۴۱ به بعد، فصل‌های بهار و تابستان در آن شهر سکونت می‌گزید، وی را دستگیر و زندانی کرد. با پخش حبس وی، بازار اصفهان تعطیل شد؛ لذا ساواک مجبور به آزادی معظم‌له شد، ولی از آزاد کردن شیخ حسن مظاهری، یکی از افراد دستگیر شده، خودداری کرد. آیت‌الله بهبهانی، از خروج از زندان خودداری کرده و آزادی خود را منوط به آزادی شیخ حسن مظاهری دانست و ساواک مجبور به اجابت دستور وی ‌شد. در عوض، فرزند آیت‌الله بهبهانی، سیدعبدالله مجتهدی توسط ساواک اهواز زندانی شد(دوانی، ۱۴۰). در ۱۳۴۷ ش پس از جدی شدن محاکمه‌ی آیات: منتظری و ربانی شیرازی، همراه با آیت‌الله خادمی و شمس‌آبادی، با ارسال تلگرافی به آیت‌الله‌العظمی خوانساری، نگرانی خود را از این موضوع نشان داد (اسناد انقلاب، ج ۳، ۲۱۸). در نهایت این مرجع مبارز در آذر ۱۳۵۴ ش در بیمارستان پارس اهواز درگذشت. پیکر او با حضور باشکوه هزاران نفر از مردم خوزستان و نیز سراسر کشور در مقابل حسینیه‌ی اعظم اهواز تشییع و در مدرسه‌ی دارالعلم اهواز به خاک سپرده شد (دوانی، ۷۸ـ ۲۷۳). از ایشان آثار زیادی در زمینه‌ی علوم دینی منتشر شده است که از آن جمله می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: ۱ـ مصباح الهدایه فی اثبات الولایه ۲ـ القواعد الکلیه ۳ـ مقالات حول مباحث الالفاظ در علم اصول فقه ۴ـ فوائد هشت‌گانه به زبان فارسی ۵ـ جامع المسائل ـ رساله‌ی عملیه ۶ـ اساس النحو و شرح آن ۷ـ کشف الاستار در شرح حدیث ابوالاسواد حلی ۸ـ الاشتقاق ۹ـ التوحید الفائق فی معرف الخالق ۱۰ـ حاشیه‌ی عروة الوثقی ۱۱ـ حاشیه‌ی وسیلة النجاة ۱۲ـ بیست پرسش و پاسخ آن ۱۳ـ حاشیه‌ی توضیح المسائل ۱۴ـ هدایة الحاج ۱۵ـ مباحثی در معارف اسلامی و… از او باقیات الصالحاتی نیز بر جای مانده است که می‌توان به تأسیس مدرسه‌ی دارالعلم اهواز، مدرسه‌ی علمیه‌ی حضرت ولی‌عصر رامهرمز، مدرسه‌ی علمیه و حسینیه‌ی آیت‌الله بهبهانی در منطقه‌ی کیان اهواز، احداث حدود چهل مسجد در کهکیلویه و بویراحمد، تأسیس مدرسه‌ی علمیه در یاسوج، تأسیس مؤسسه‌ی تبلیغاتی آیت‌الله بهبهانی در اهواز، تأسیس دبستان و دبیرستان دخترانه در اهواز، مدرسه‌ی امامیه در خمینی‌شهر، مسجدالرضا در اصفهان، مدرسه‌ی علمیه‌ی ریاضی در نجف‌آباد، مدرسه‌ی علمیه‌ی مشکاتیه در خمینی‌شهر، مسجد شاهین‌شهر، مسجد و حمام در کنگاز از محلات اصفهان، رادیولوژی مهدیه در اصفهان، مسجد حجت در لنجان و…(دوانی، ۱۴۸ـ ۱۵۴).

 

منابع

 

۱٫ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۲ و ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۴

 

۲٫ دوانی، علی، شرح حال، افکار و آثار آیت‌الله بهبهانی، تهران، رهنمون، ۱۳۸۵

 

۳٫ شریف رازی، محمد، گنجینه‌ی دانشمندان، ج ۳، اسلامیه، ۱۳۵۲

 

۴٫علم، محمدرضا، انقلاب اسلامی در اهواز، ج ۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۶

بهبهان ما ، واقعا جای بسیار تاسف دارد  شهری که تا چندی پیش علما طراز اولی چون آیت الله العظمی بهبهانی و … را پرورش داده اکنون در سایه بی توجهی یا کم توجهی برخی تمامی مفاخر علمی و دینی اش بدست فراموشی سپرده شده، بهر حال امیدواریم مسیولین بهبهان بویژه اداره فرهنگ وارشاد اسلامی تمام تلاش خود را جهت پاس داشت مفاخر بهبهانی بکار گیرند.

کد خبر : 1927