نامه امام علی (ع) به مالک اشتر حاوی مفاهیم و مضامین زیادی است که اگر هر حاکم و مسئول کشور و منطقه ای به آن عمل میکرد امروزه شاهد سیل مشکلات نبودیم. این نامه دو ويژگي انحصاري دارد، يكي بلاغت متن است و ديگري عمق مفاهيم و محتواي مطالب آن است. كه از هر دو جهت در اوج است. در زیر به قسمتهایی از این نامه اشاراتی میشود.
1- امام علی (ع) در این نامه بر ضرورت انتقاد از والي و نظارت بر او تاکید کرده است. اما در مقابل ضرورت انتقاد عيبجويي از مردم را بسيار ناپسند میداند. واقعيتي كه امروزه در جامعه ما معكوس ان مشاهده میشود : ” و از رعیت، آنان را که عیب جو ترند از خود دور کن، زیرا مردم عیوبی دارند که رهبر امت در پنهان داشتن آن از همه سزاوار تر است ” امام علي (ع) در این فراز از نامه تا حدي جلو ميرود كه ميفرمايد: ” پس مبادا آنچه بر تو پنهان است را آشکار گردانی، و آنچه که هویداست بپوشانی، که داوری آنچه از تو پنهان است با خدای جهان میباشد، پس چندان که میتوانی زشتیها را بپوشان، تا آن را که دوست داری بر رعیت پوشیده ماند خدا بر تو بپوشاند… در تصدیق سخن چین شتاب مکن، زیرا سخن چین گرچه در لباس اندرز دهنده ظاهر میشود اما خیانتکار است. امروزه میبینیم که چه سخن چینان پرده دری مقرب مسئولین ما شدند که بر کوچک و بزرگ رحم نمیکنند.
2- حضرت بر رعايت عهد و پيمان چنان تأكيد ميكند، گويي بر امور ديگر چنين تأكيدي ندارد: … به عهد خویش وفادار باش، و بر آنچه بر عهده گرفتی امانت دار باشد، و جان خود را سیر پیمان خود گردان، زیرا هیچ یک از واجبات الهی همانند وفای به عهد نیست. که همه مردم جهان با تمام اختلافاتی که در افکار و تمایلات دارند، در آن اتفاق نظر داشته باشند… هرگز پیمان شکن مباش، و در عهد خود خیانت مکن، و دشمن را فریب مده، زیرا کسی جز نادان بدکار بر خدا گستاخی روا نمیدارد … مبادا قرار دادی را امضا کنی که در آن برای دغلکاری و فریب راههایی وجود دارد، و پس از محکم کاری و دقت در قرار داد نامه، دست از بهانه جویی بردار، مبادا مشکلات پیمانی که بر عهدهات قرار گرفته، و خدا آن را بر گردنت نهاده، تو را به پیمان شکنی وادارد. زیرا شکیبایی تو در مشکلات پیمانها که امید پیروزی در آینده را به همراه دارد ” . هیچ کس به اندازه حضرت خود را ملتزم و متعهد نمیدید. زمانی كه در شوراي منصوب از جانب خليفه دوم به او گفتند كه با تو بيعت ميكنيم مشروط به رويه شيخين او قبول نکرد، زيرا كه ميدانست در صورت پذيرش بايد ملتزم باشد و نميتواند برخلاف عهد و پيمانش عمل كند، و البته حضرت ميدانست آمدن خليفه سوم بر مسند قدرت چه تبعاتي دارد ولي به هر حال تبعات پيمانشكني قطعاً بيش از آن بود كه مشاهده شد. امروزه میبینیم که افراد حتی احکام دستگاه قضایی را نمیپذیرند و برای دور زدن آنها چگونه به این در و آن در میزنند و یک روزه قوانین را به سود خود عوض میکنند، درصد حاکمیت قانون را در کشور می بنیم که چگونه از صدر تا ذیل قانون را فقط برای زیر پا گذاشتن میدانند.
3- امام در مورد بازرگانان اینگونه دستور میدهد : ” این را هم بدان در میان بازرگانان، کسانی هم هستند که تنگ نظر و بد معامله و بخیل و احتکار کنندهاند، که تنها با زورگویی به سود خود میاندیشند و کالا را به هر قیمتی که میخواهند میفروشند که این سود جویی و گران فروشی برای افراد جامعه زیان بار و عیب بزرگ زمامدار است. پس از احتکار کالا جلوگیری کن، که رسول خدا (ص) از آن جلوگیری میکرد. ” میبینیم که امروزه عده ای با چه ترفندهایی و با احتکار و انواع و اقسام ترفند قیمت مرغ را نجومی بالا میبرند و کالای خود را ماهها در کشتی نگه میدارند تا سود کلانی به جیب بزنند.
4- امام در مورد اطرافیان زمامدار میفرماید : ” همانا خشم عمومی مردم، خشنودی خواص (نزدیکان) را از بین میبرد، اما خشم خواص را خشنودی همگان بی اثر میکند. خواص جامعه، همواره با سنگینی را بر حکومت تحمیل میکنند زیرا در روزگار سختی یاریشان کمتر، و در اجرای عدالت از همه ناراضیتر، و در خواستههایشان پافشار تر، و در عطا و بخشش کم سپاستر، و به هنگام منع خواستهها دیر عذر بپذیر تر و در برابر مشکلات کم استقامتتر میباشند.
موارد بالا فرازهای اندکی از این نامه است، یقیناً خواندن تمام این نامه لذتی دو چندان دارد البته این لذت هنگامی فراگیر میشود که مسئولین به آن عمل کنند.