موحد می آید یا نمی آید؟ قسمت دوم

توضیح : مطلب زیر عینا از پایگاه خبری کبنانیوز منتشر می شود و الزاما بیانگر موضع سیاسی پایگاه خبری ” بهبهانما ” نمی باشد. این تحلیل صرفا بواسطه حضور آقای موحد به عنوان نماینده مردم شریف بهبهان در مجلس شورای اسلامی در بازه زمانی سال های ۸۶ تا ۹۰ باز نشر می شود ضمن اینکه امکان حضور یا حداقل اثرگذاری ایشان در حوزه انتخابیه بهبهان یا کهگیلویه  برای انتخابات سال آینده وجود دارد.

 

موحد چهار سال بعد هم پیروز انتخابات شد اصلاح طلبان کماکان دو شقه بودند. منطقیان و لاهوتی امده بودند و نفر سومی‌هم در صحنه بود.شیخ دانش که تا دور قبلی از نزدیک ترین افراد به موحد محسوب می‌شد ظاهرا بنا بر حضور ایشان و حمایت موحد بود اما موحد زیر فشار نزدیکان و البته میل دورنی اش خلف وعده کرد و همین سبب دلخوری شیخ دانش گردید و او را مصمم به حضور نمود.

 

جو تبلیغات آن دوره انتخابات در کهگیلویه خیلی سنگین بود.جو کاملا علیه موحد بود.سخنرانی موحد در ورزشگاه آزادی دهدشت به تشنج کشیده شد و موحد معترضان در سخنرانی اش را اراذل و اوباش خواند و از نیروی انتظامی‌خواست که با آنها برخورد نماید.

 

نیمه‌های شب جمعه یکم اسفند بود که صدای غریو و شادی در شهر بلند شد و باز هم همچون سه دوره قبل شب به سختی برای اصلاح طلبان سپری شد.

 

فردای آن روز طرفداران موحد در دشت مازه در اطراف دهدشت به جشن و پایکوبی پرداختند اما عصر همان روز طرفداران سه نامزد شکست خورده به خیابان ها ریختند و علیه موحد شعار دادند معترضان موحد را با یکی از شخصیت‌های یک سرال عربی که همان سا ها از صداو سیمای جمهوری اسلامی‌ایران پخش می‌شد مقایسه می‌کردند مقایسه می‌کردند. پیش تر نیز در اوایل دهه هفتاد که سریال ژاپنی جنگجویان کوهستان از تلویزیون پخش می‌شد نقل می‌کنند که در جمعی به موحد گفتند مردم به شما می‌گویند کائوچیو و موحد در جواب گفته بود من لین چان هستم.

 

موحد به مجلس رفت در بویراحمد هم بعد از دو دور حضور سید باقر موسوی در مجلس او رد صلاحیت شد. از نکات جالب سیاسی آن سال ها آن بود که خیلی از مردم در کهگیلویه طرفدار موحد بودند و در یاسوج علی رغم اختلافات سیاسی از سید باقر حمایت می‌کردند.

 

عدم حضور سید باقر و سخنرانی ضعیف زارع سبب شد ستار هدایتخواه که یک چهره مذهبی بود به مجلس راه پیدا کند. موحد در مراسم چهلمین روز درگذشت یکی از نزدیکانش هدایتخواه را به عنوان سخنران به دهدشت دعوت کرد تا بابی باشد برای ائتلاف و نزدیکی بیشتر.

 

اما حادثه سیاسی تاریخ چند دهه اخیر ایران در راه بود. در تیر ۱۳۸۴ محمود احمدی نژاد توانست در دور دوم انتخابات آیت الله هاشمی‌رفسنجانی را شکست دهد و به ریاست جمهوری برسد. موحد از آیت الله حمایت کرده بود و لاجرم بعد از پیروزی احمدی نژاد نمی‌توانست نقش چندانی در فضای سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد بازی کند.

 

نوروز ۸۵ شاهد یکی از بزرگترین حرکت‌های مدنی مردم دهدشت بود در سفر اول هئیت دولت نهم به استان کهگیلویه و بویراحمد، استادیوم آزادی دهدشت مملو از جمعیت بود طبق برنامه موحد باید قبل از احمدی نژاد سخنرانی می‌کرد ولی همزمان با شروع سخنان ایشان جمعیت به خروش افتاد و با سر و صدا و برخی شعار‌های تند و پرتاب کفش مانع از سخنرانی آقا شدند.محافظان رئیس جمهور موحد را به پایین جایگاه هدایت کردند.بعد ها جوانانی که به دفتر موحد در بهارستان مراجعه کردند نقل می‌کنند که او از این اتفاق بسیار دلخور بود و از دست جوانان دهدشت ناراحت.

 

احمدی نژاد همه چیز دستش آمده بود او متوجه شد که موحد نماینده‌ای نیست که بتوان روی او حساب کرد. این همه اعتراض از یک طرف و رای آوری موحد خود از پارودوکس‌های جالب شهرستان کهگیلویه بود. موحد اگر چه پایگاه اجتماعی قوی ای دارد اما مخالفین می‌گویند او در بین نخبگان پایگاهی ندارد. منتقدین معتقدند او کار عام المنغعه‌ای انجام نداد و دهدشت در طول این سال ها نابود شده است جمعیت زیادی از مردم ازاین شهر مهاجرت کرده اند و هیچ طرح و یا جاده در خوری برای شهر احداث نشد.که آخرین وعده موحد تکمیل پتروشمی‌دهدشت در طی هزار روز بود اما بیش از دو هزار روز گذشت و فقط خاک برداری شد و فنس زده شد.

 

مخالفان می‌گویند موحد فقط کار شخصی آن هم برای برخی افراد را خوب پیگیر بود آنها می‌گویند موحد تعصبات و اختلافات قومی ‌را تشدید کرد، موحد بدعت رو زدن به استاد برای نمره درسی را بنا نهاد. موحد بود که مردم را عادت داد که برای مراجعه به پزشک از او نامه ببرند. شاید در این میان همه تقصیر بر دوش موحد نباشد ولی هر چه بود موحد ماهیگری به کسی یاد نداد. اما با تمام این حرف ها او پیروز بلامنازع همیشگی انتخابات بود.

 

موحد در این دوره همان رویه همیشگی‌اش را ادامه داد زیاد در مجلس حاضر نمی‌شد هیچ نطقی جز همان نطق استیضاح عبدالله نوری از او در ذهن کسی نیست. البته او یک سخنرانی عمومی‌ دارد که مردم کمتر آنرا به خاطر می‌آورند و آن هم سخنرانی در اجتماع مردم دهدشت در روز ۲۳ تیر سال۷۸ و در اعتراض به حوادث کوی دانشگاه می‌باشد.

 

سال ۱۳۸۶ و انتخابات هشتم مجلس از راه رسید موحد با نزدیکانش نشستی راجع به حضور و یا عدم حضور برگزار کرد و اعلام نمود که در این دوره درکهگیلویه شرکت نخواهد کرد. موحد احتمالا خبر از اتفاقات پشت پرده داشت. برخی نزدیکان حاج آقا از این تصمیم ناراحت شدند ولی موحد در بهبهان ثبت نام کرد. ولی الله شجاع پوریان نماینده دوره قبل بهبهان که یک چهره کاملا کاریزما بود رد صلاحیت شد و در کهگیلویه هم منطقیان و لاهوتی رد صلاحیت شدند. اوایل احتمال می‌رفت موحد در کهگیلویه از رستاد حمایت کند. نزدیکان موحد تا زمانی که منطقیان در صحنه بود با او همراهی می‌کردند به این امید که رای قومی‌منطقیان در شهرستان بهبهان را جذب نمایند. ولی او و نزدیکانش از رستاد حمایت نکردند. گفته می‌شود موحد نشست‌هایی قبل و بویژه بعد از انتخابات با بزرگواری برگزار نمود.

 

کسانی که در روز ۲۴ اسفند ۸۶ در شهر بهبهان بودند می‌گویند جمعیت زیادی از مردم دهدشت و روستاهای اطراف آن در بهبهان دیده می‌شدند. موحد برای بار پنج به مجلس رفت او بعد ها تجربه نمایندگی در بهبهان را سخت ترین دوران سیاسی خود خواند و تا مدت‌ها صلاحیت انتخبات آن شهر توسط شورای نگهبان تایید نشد.در این دوره هم بیشتر مراجعه کنندگان موحد کهگیلویه‌ای‌ها بودند

 

سال ۱۳۸۸ از راه رسید و موحد در این سال یکی از بزرگترین اشتباهات و چرخش‌های سیاسی خود را مرتکب شد.

 

در حالی که اکثر لیدرها و خانواده‌ی موحد از یکی دیگر از کاندیدها حمایت می‌کردند موحد خود در یکی از ستادهای احمدی نژاد در دهدشت به ایراد سخنرانی پرداخت. البته برای موحد دیر شده بود کسی در دولت از این کار او استقبال نکرد و از طرف دیگر این سخنرانی موحد باعث دوری و دلخوری خیلی از نیروهایش گردید.

 

سال ۱۳۹۰ سال سرنوشت سازی برای موحد بود او ابتدای سال و در تعطیلات نوروز هوادارانش را در روستای دوریزگان در حوالی دهدشت جمع کرد و راجع به حضور در صحنه سخنرانی کرد. تحرکات و پیگیری‌های او و نزدیکانش نشان می‌داد آقا قصد کاندیداتوری مجدد در کهگیلویه را دارد. نزدیک به انتخابات موحد به همراه سید قدرت و ستار هدایتخواه در یک مهمانی مشترک در آرو از توابع شهرستان گچساران برای رقبا خط و نشان کشید و فعالیت هایش را شدت بخشید.

 

در نزدیکترین زمان به ۱۲ اسفند روز انتخابات برخی از همراهان موحد نقل می‌کنند که او در حالی که خود را برای حضور در ضیافت ناهار یکی از طرفدارانش آماده می‌کرد یکباره از تهران با او تماس گرفته شد و خبر رد صلاحیتش ابلاغ گردید.حاج آقا از این خبر بر افروخته شد و سریع به تهران رفت تا شاید کاری کند اما او به در بسته خورد. حاج آقا رد صلاحیت شده بود و عصر طولانی موحد تمام شده بود. دو کاندید رقیب بزرگواری یعنی حبیبی و فیاض بخش امیدوار بودند حاج آقا از آنها حمایت کند.جمعیت زیادی در جولکی بهبهان که حتی برخی از اصلاح طلبان نیز در میان آنها بودند جهت تعیین تکلیف نهایی گرد هم آمده بودند و در نهایت حاج آقا از کسی حمایت نکرد در حالی که همه می‌گفتند پرونده سازی علیه موحد توسط تیم بزرگواری صورت گرفته است.

 

شب سه شنبه قبل از انتخابات نهم در دهدشت شایعه شد که موحد تایید صلاحیت گردیده است جمعیت زیادی به خیابان ها ریختند و به شادی و پایکوبی پرداختند در حالی که همه می‌دانستند هیچ اتفاقی نیفتاده است و دو روز بعد در حالی که همه نتیجه را می‌دانستند بزرگواری مجددا راهی بهارستان شد.

 

رد صلاحیت موحد را باید یک پایان تلخ برای موحد دانست او هرگز فکرش را نمی‌کرد این گونه به پایان خط برسد.موحد در سال ۱۳۹۲ و در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم تلاش زیادی برای احیاء سیاسی خود انجام داد.استراتژی او در این انتخابات ابتدا سکوت بود وی قصد داشت ابتدا وضعیت را رصد کند و بعد احتمالا از کسی که شانس بیشتری برای پیروزی دارد حمایت نماید.به همین جهت ابتدا که هاشمی‌رفسنجانی ثبت نام کرد حاج آقا در جواب دعوت جهت حضور در ستاد هاشمی‌ اعلام کرد که هنوز تصمیمی‌نگرفته است.بعد هم که ایت الله رد صلاحیت شد رسما از از ولایتی حمایت کرد و برخی لیدرهایش در یاسوج و دهدشت در ستاد ولایتی فعال شدند.اما باز هم موحد توفیقی به دست نیاورد.حسن روحانی رئیس جمهور شد موحد و طرفدارانش ابتدا سعی داشتند با استناد به گذشته ی موحد و نزدیکی اش به هاشمی‌و روحانی خود را در این پیروزی سهیم نمایند.حاج آقا به تکاپو افتاد و وقت دیدار با آیت اله هاشمی‌رفسنجانی ترتیب داد وی به همراه چند تن از لیدرهایش به دیدار ایت الله رفتند دیداری که مورد انتقاد شدید مردم قرار گرفت. آنها جمع حاضر را نماینده مردم کهگیلویه نمی‌دانستند و چهره‌های حاضر در جلسه را دارای ایراد می‌دانستند و حتی به پوشش آنها گیر دادند.

 

جلسه خروجی چندانی برای موحد نداشت بعد هم تلاش شد در عرصه ی رسانه ای القا کنند که مسئولیت‌های مهمی‌از جمله معاونت پارلمانی وزارت نفت به حاج آقا پیشنهاد شده است.در مقطعی هم که صحبت از استانداری مجدد اسماعیل دوستی در استان کهگیلویه و بویراحمد بود موحد بیش از هر کس دیگری دوست داشت این اتفاق بیفتد ولی موسی خادمی‌استاندار شد او در دیدار با نیروهای موحد نه تنها وعده ای به آنها نداد که ظاهرا آنها را ناامید کرده بود.

 

و حالا مدت هاست حاج آقا در سپهر سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد حضور و کنشی ندارد ولی با همه این مسائل او هنوز هم مراجعه کنندگانی دارد و خود نیزدر برخی نهادها صاحب نفوذ هست و برای برخی ها کار و شغل ردیف میکند.گفته می‌شود او بر خی روزها در یک دفتر وکالت در نزدیکی میدان آرژانتین به مشکلات برخی افراد سفارش شده رسیدگی می‌کند و چندی هم شایعه شده بود که او در بانک سپه مشغول به کار می‌باشد که البته صریحا آنرا تکذیب کرد.

 

حالا هم چند صباحی است تحرکات انتخاباتی او در آستانه انتخابات دهم مجلس شروع شده است مطلعین می‌گویند که او رد صلاحیت خواهد شد ولی خود به نزدیکانش گفته است رایزنی هایی انجام داده است و تاییدیه خواهد گرفت.

 

حاج آقا اخیرا در نزدیکی خانه اش در دهدشت در حال احداث یک حسینیه است تا محل مناسبی برای تجمع هوادارانش ایجاد کرده باشد.

 

باید منتظر ماند و دید که حاج آقا می‌آید یا نمی‌آید و آیا تایید صلاحیت می‌شود و یا رد صلاحیت خواهد شد. موحد حالا با انتخاب محمد یزدی به ریاست مجلس خبرگان و افزایش نفوذ ایشان در ساختار قدرت ایران امیدواری‌های بیشتری برایش بوجود آمده تا شاید به سبب نزدیکی به ایشان تاییدیه بگیرد. اواگر بیاید و تایید صلاحیت شود شرایط دیگر چون سابق برای موحد نخواهد بود او باید به سوالات بسیاری در افکار عمومی‌پاسخ دهد و از جمله باید جواب که دلیل رد صلاحیت او در دوره قبل چه بوده است و مسائلی که راجع به این قضیه گفته می‌شود صحت دارند یا خیر؟ در صورت حضور موحد و یک نیروی قوی اصلاح طلب او قطعا درخشش گذشته را نمی‌تواند تکرار کند.در عصر طولانی موحد رسانه ها به اندازه امروز فعال نبودند و حاج آقا هر گونه دوست داشت عمل می‌کرد و می‌گفت. ولی حالا رسانه ها فعالند و همه چیز را می‌دانند و همه چیز را پیگیرند.در یکی از دوره هایی که حاج آقا در صحنه بود تیم تبلیغاتی ایشان یک بولتن به زبان انگلیسی چاپ کرده بودند و می‌گفتند که این روزنامه انگلیسی است و نوشته که غربی ها دوست ندارند موحد و چند نماینده دیگر به مجلس راه پیدا کنند اما بی شک در این عصر نمی‌توان از این شیطنت ها کرد.حتی در صورت حضور همزمان بزرگواری و موحد باز هم میدان رقابت برای موحد دشوار خواهد بود حالا مردم می‌دانند موحد در بین گروه‌های سیاسی مقبولیت ندارد و این کار را برای نماینده سخت خواهد کرد.دولتی ها هم به خاطر مواضع او در ۸۸ به او روی خوش نشان نخواهند داد.

 

ولی با همه این تفاسیر موحد یک رای سنتی و قومی‌ دارد و آن رای باز هم در کنار موحد خواهد بود. آمدن و نیامدن موحد در انتخابات آینده کهگیلویه تاثیر گذار خواهد بود و خیلی ها هم برنامه انتخاباتی خود را روی امدن و نیامدن ایشان و مهم تر از ان تایید صلاحیت و یا رد صلاحیت ایشان گذاشته اند. ولی تجربه نشان داده است موحد خود را هزینه هیچ کس نمی‌کند او در تمام سال‌های نمایندگی اش رابطه خوبی با نخبگان و حمایت و کمک به پیشرفت نیروها و مدیران توانمند نداشته است.اندک مدیران رشد کرده ای هستند که مردم آنها را محصول حمایت موحد می‌دانند و اتفاقا همین تعداد هم از یک منطقه خاص هستند افرادی همچون: ذوالفقار زمان، صدرالله دولت،کرم الله دانش، علی مژدهی پور.

 

نشانه ها حکایت از عزم جدی موحد برای آمدن دارند اما باید پذیرفت که بسیار بعید است او تایید صلاحیت شود هر چه باشد شورای نگهبان برایش سخت خواهد بود رای سال ۱۳۹۰ خود را نقض کند و خود را در مقابل افکار عمومی ‌و سوالات بی شمار آنها قرار دهد.