مطلب زیر سرمقاله روزنامه همدلی می باشد که به قلم دکتر شجاعپوریان نوشته شده است، انتشار این مطلب الزاما به معنای تایید آن نیست.
طرح استانی شدن انتخابات مجلس بعد از سالها کش و قوس مسیر هموارتری در پیش گرفته و با تصویب این طرح در کمیسیون اصلی مجلس و تقدیم آن به صحن علنی جهت تصویب نهایی با امضای ۱۹۶ نفر از نمایندگان، احتمال زیادی میرود این طرح به تصویب نهایی اعضای مجلس برسد، طرحی که از سوی نمایندگان مجلس ششم مطرح شد و در دورههای هفتم و هشتم نیز گمانهزنیهایی پیرامون اجراییشدن این طرح انجام گرفت اما هیچ گاه به سرانجام نرسید، اما اکنون این طرح با قوت بیشتری توسط طراحان پیگیری میشود و موافقان و مخالفان این طرح در حال ارائه مستندات و اعلامنظر درباره آن هستند . شاهبیت مخالفان استانی شدن انتخابات مجلس این است که با اجرای این طرح مسائل و مشکلات شهرستانها و مناطق کمجمعیت و محروم مغفول واقع می شوند و نمایندگان ترجیح میدهند برای کسب رضایت اکثریت و موفقیت در دورههای بعدی، به اولویتها و مطالبات شهرهای بزرگ و مراکز استان بپردازند، نکتهای که انتظار میرود مدنظر مسئولین قرار گیرد و مکانیزمهایی برای رفع آن اندیشیده شود؛ هرچند به نظر میرسد تقسیم حوزههای انتخابیه به دو حوزه اصلی و فرعی برای نمایندگان و لزوم کسب ۱۵ درصدی در حوزه فرعی برای رقابت در حوزه اصلی در راستای تامین نظرمخالفان است که البته توجه و تبیین بیشتری می طلبد. اما به باور بسیاری از کارشناسان و نمایندگان موافق، این طرح دارای مزیتهای پر شماری است که باعث شده کفه را به سمت موافقان سنگینتر کند.
توجه نمایندگان فعلی به مشکلات و مسائل محلی و عدم تمرکز و توجه به قانونگذاری و نظارت در ابعاد ملی یکی از انتقادات اساسی به سیستم انتخاباتی فعلی است که با اجرای این طرح پیشبینی می شود توجه نمایندگان به سمت مشکلات ملی و کلانتر معطوف شود. یکی دیگر از دغدغه های موافقان این طرح کاهش هزینههای انتخاباتی و جلوگیری از خرید و فروش آراء به ویژه در شهرهای کوچکتر است، موضوعی که بار مالی زیادی برای نهادهای ناظر دارد و در پارهای موارد سلامت انتخابات در مناطق کمجمعیت را زیر سوال می برد. از مزیتهای دیگر این طرح میتوان به انتخاب افراد نخبه و سرشناس و جلوگیری از ورود چهرههای ناشناخته و بیتجربه با تکیه بر ارای قومی و محلی اشاره کرد، متاسفانه در دورههای مختلف مجلس مشاهده شده در برخی مناطق افرادی با صلاحیت کمتر به دلیل قرار گرفتن در شرایط قومیتی و منطقهای خاص کرسی مهم بهارستان را به خود اختصاص دادهاند.
همچنین استانی شدن انتخابات این حسن را دارد که اختلافات قومی و قبیلهای را کاهش دهد و رویکرد انتخابکنندگان را به مقولهها و مولفههای مهمتری همچون تخصص و تعهد به جای قومیت تغییر دهد. اما شاید تقویت فرهنگ تحزب در کشور را بتوان از جمله بزرگترین مزیتهای اجرای طرح استانی شدن انتخابات برشمرد. در سالهای اخیر همیشه این انتقاد بر سیستم انتخاباتی مجلس، ریاستجمهوری و شورای شهر وارد بوده که افرادی بدون داشتن پشتوانه سیاسی و به صرف شهرت در زمینههای دیگر گوی سبقت را در عرصه رقابتهای سیاسی ربودهاند و با کمترین تخصص و آشنایی با مباحث قانونگذاری قدم در راهی سخت و سرنوشتساز گذاشته اند و پس از پیروزی نیز پاسخگوی وعدههای انتخاباتی خویش نباشند؛ اجرای این طرح میتواند موید این اصل مهم باشد که داوطلبین برای موفقیت در سطح استان باید به عضویت احزاب مختلف درآیند و در فضایی توام با تضارب آرا و گفتگو و تعامل فرایند آموزش سیاسی را سپری کنند و با طی مراحل گوناگون در حزب خود و به پشتوانه حمایت احزاب وارد عرصه انتخابات شوند. این موضوع باعث می شود احزاب نیز بر عملکرد نمایندگان منتسب به خود نظارت بیشتری داشته باشند و نمایندگان نیز علاوه بر پاسخگویی به افکار عمومی باید به احزاب خود نیز پاسخگو باشند و مردم نیز به جاید داوری درباره افراد، درباره عملکرد احزاب قضاوت کنند.