شاخص های اصولگرایی از نگاه رهبر انقلاب چیست

محمود عزیزی:لباسی که در مجلس هفتم براساس شاخص های باق مانده از نسل اصولگرایان ابتدایی باقی مانده بود، اما روزآمد نشده بود. بعدها اصولگرایان در جریان انتخابات مجلس هشتم تلاش کردند براساس نگاه رهبر انقلاب، شاخص های اصولگرایی را تدوین کنند.

رهبر معظم انقلاب از دهه 70 در برخی از مقاطع به تعریف اصولگرایی اقدام کرده اند. یکی از اظهار نظرهای مهم رهبری مربوط به دوران اصلاحات است. دورانی که اصولگرایان در فضای سیاسی کشور به گوشه ای رانده شده بودند. غلط دانستن عنوان اصولگرایی با تحجر موضوعی است که رهبر انقلاب در بهمن81 در جریان دیدار با اعضای انجمن قلم آن را طرح کردند.

سال 84 هم بر نظریه تقابل اصولگرایی و اصلاح طلبی را رد کردند و عنوان« اصولگرایی اصلاح طلبانه» را در فضای سیاسی مطرح کردند.

تعریف موسع از اصولگرایی موضوع دیگری است که ایشان در سال 85 در خصوص آن سخن گفتند. خرداد ماه 85 در فضایی که اصولگرایی با دولت نهم شناخته می شد، ایشان در جمع کارگزاران نظام تاکید کردند که «اصول‌گرایی متعلق به همه‌ی كسانی است كه به مبانی انقلاب معتقد و پایبندند و آن‌ها را دوست می‌دارند.»

شهریور همان سال هم آیت الله خامنه ای در دیدار دولت نهم 16 شاخصه اصولگرایی را به صورت مبسوط طرح کردندکه شاخصه های آن را می توانید در جدول ذیل ملاحظه فرمائید.

 

تاریخدر دیداراظهار نظر
7 اسفند 71خطبه های نماز جمعه تهراناین‌که می‌بینید رادیوها و تبلیغات جهانی، جنجال می‌آفرینند و می‌خواهند وانمود کنند که اصولگرایی اسلامی و اسلام مبارز، از چشم مردم دنیا افتاده است، از آن دروغها و ترفندهایی است که با زحمت زیاد سعی در انتشارش دارند. قضیه به عکس است. اگر گرایش به اسلام از چشم ملتها افتاده بود، مجبور نبودند این‌قدر در شمال آفریقا و کشورهای عربی و کشورهای آسیای میانه، برای مقابله با موج اسلام‌خواهی، پول خرج کنند.
8 بهمن 81بیانات در دیدار جمعی از اعضای انجمن قلم‌متأسّفانه یک عدّه اصولگرایی را با تحجّر اشتباه گرفته و خیال کرده‌اند که اصولگرایی یعنی تحجّر! در حالی که اصولگرایی به معنای تحجّر نیست. اصولگرایی یعنی اصول مستدلِ‌ّ منطقی را قبول داشتن و به آنها پایبند ماندن و رفتارهای خود را با آن اصول تطبیق کردن؛
15 تیر 82بیانات در دیدار کارگزاران نظاماصولگرایی اسلامی متکی به منطق و عقل و استدلال و تجربه و شوق آزادی‌خواهی و استقلال‌طلبی یک ملت می‌شود یک چیز محکوم، می‌شود فحش: اصولگراها! البته مدتی است تعبیر «اصولگراها» را عوض کرده‌اند و می‌گویند «محافظه‌کارها»؛ غافل از این‌که در کشور ما جناحهای مختلف همه‌شان اصولگرایند. البته ممکن است تعدادی تندرو در هر گوشه‌ای وجود داشته باشند، اما جل‌ عناصر کشور ما که در دستگاهها هستند، اصولگرایند و همه‌شان به این اصل معتقدند. این اصول باید در این چشم‌اندازها کاملا دیده و رعایت شود. ما به مرحله‌ای رسیده‌ایم که می‌توانیم و باید این بنا را بر اساس این اصول حفظ کنیم و پیش برویم
19 اردیبهشت 84بیانات در جمع دانشجویان کرمانبنده دعوای اصلاح‌طلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیم‌بندی را غلط می‌دانم. نقطه‌ی مقابل اصولگرا، اصلاح‌طلب نیست؛ نقطه مقابل اصلاح‌طلب، اصولگرا نیست. نقطه‌ی مقابل اصولگرا، آدم بی‌اصول و لاابالی است؛ آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست؛ آدم هرهری مذهب است. یک روز منافع او یا فضای عمومی ایجاب می‌کند که بشدت ضد سرمایه‌گذاری و سرمایه‌داری حرکت کند، یک روز هم منافع‌اش یا فضا ایجاب می‌کند که طرفدار سرسخت سرمایه‌داری شود؛ حتی به شکل وابسته و نابابش! نقطه‌ی مقابل اصلاح‌طلبی، افساد است. بنده معتقد به اصولگرای اصلاح‌طلبم؛ اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روش‌ها به صورت روزبه‌روز و نوبه‌نو.
29 خرداد 85دیدار با کارگزاران نظامامروز اركان تصمیم‌گیری كشور – مجلس شورای اسلامی و دولت و قوه‌ی قضائیه – با مدیریت تفكر اصولی اسلام (به تعبیر رایج: اصولگرایی) اداره می‌شود كه این یكی از نعمتهای بزرگ خداست.اصول‌گرایی به حرف نیست؛ اصول‌گرایی در مقابل نحله‌های سیاسی رایج كشور هم نیست. این غلط است كه ما كشور یا فعالان سیاسی را به اصول‌گرا و اصلاح‌طلب تقسیم كنیم: اصول‌گرا و فلان؛ نه. اصول‌گرایی متعلق به همه‌ی كسانی است كه به مبانی انقلاب معتقد و پایبندند و آن‌ها را دوست می‌دارند؛ حالا اسمشان هرچه باشد. اصلاحات جزوِ مبانی اصول‌گرایی است… اصلاحات باید ضابطه‌مند و مبتنی بر ارزشها و معیارها و خطكش‌های اسلامی و ایرانی باشد. معیار اصلاحات، قانون اساسی است؛ بر این اساس، باید ما اصلاحات كنیم؛ ما به اصلاحات احتیاج داریم. اصلاحات، تصحیح روشهای ماست؛ تصحیح هدفهای مرحله‌ای ماست؛ تصحیح تصمیم‌گیری‌های ماست؛ تعصب نورزیدن روی تصمیم‌گیری‌ها ناحق است. این، غیر از ساختارشكنی و مبارزه‌ی با قانون اساسی، مبارزه‌ی با اسلام و مبارزه‌ی با استقلال یك كشور است.
6 شهریور 85دیدار با هیات دولت*شاخصه‏ی اول عدالتخواهی و عدالت‏گستری*فسادستیزی،سلامت اعتقادی و اخلاقیِ مسئولان کشور

* اعتزاز به اسلام

*ساده‏زیستی و مردم‏گرایی

* تواضع و نغلتیدن در گرداب غرور

*اجتناب از اسراف و ریخت‏وپاش

*خردگرایی و تدبیر و حکمت در تصمیم‏گیری و عمل

*مسئولیت‏پذیری و پاسخگویی

*اهتمام به علم و پیشرفت علمی

*سعه‏ی صدر و تحمل مخالف

*اجتناب از هواهای نفس

*شایسته‏سالاری، نظارت بر عملکرد زیرمجموعه

*تلاش بی‏وقفه برای این خدمات

*قانون‏گرایی

*شجاعت و قاطعیت در بیان و اعمال آنچه که حق است

*انس با خدا، قرآن و استمداد دائمی از خدا

 

 

کد خبر : 1434